روزشمــــار

سه شنبه

12 تير 1358

8 شعبان 1399

3 ژوئيه 1979

678

سازمان سياسي خلق عرب در تلگرافي از كورت والدهايم دبيركل سازمان ملل درخواست كمك  كرد . در اين تلگراف آمده است : « به نام خلق عرب از شما مي‌خواهيم با اعزام نمايندگان خود به‌ اين منطقه ، به دست‌گيري بي گناهان پايان دهيد و زندانيان سياسي را كه به خاطر عرب بودنشان و نه به دليل ارتكاب جرمي ، زنداني شده‌اند ، آزاد سازيد . » به گزارش رويتر ، سازمان سياسي خلق  عرب با اعلام اين مطلب كه “ مقامات دولتي از انجام تعهد خود سرباز زده‌اند “ ادعا كرد : اعراب  ايران ، ضدانقلابي ، تجزيه طلب و ساواكي ناميده شده‌اند تا اين امكان وجود داشته باشد كه آنها را از حقوقشان محروم نمايند . ( 1 ) 

679

ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در نامه‌اي به فرمانده لشكر92 زرهي اهواز خواستار تامين نيازهاي واحدهاي سپاه آن منطقه براي مقابله با تحركات ضدانقلاب شد . متن اين نامه به‌ اين شرح است : برادر سرهنگ زركش ؛ محترما به لشكر92 زرهي اهواز و نيروي دريايي پايگاه  خرمشهر دستور فرماييد به علت حساسيت منطقه خوزستان ، نيازمندي‌هاي سپاه پاسداران آبادان  را هرچه زودتر تامين نمايند . ( 2 ) 

680

در راديو آمريكا ، طي تفسيري به نقل از افرادي كه آنها را “ منابع موثق “ خواند ، از افشاي نامه‌اي از  “‌هادوي “ دادستان كل انقلاب به مهندس بازرگان خبر داده شد و مضمون آن اعلام گرديد . مطلب  راديو آمريكا در اين باره چنين است :

گزارش شده است كه به دولت موقت اسلامي ايران درباره‌امكان بروز ناآرامي‌هاي مجدد در استان خوزستان هشدارهاي تازه‌اي داده شده است . خبرنگار صداي آمريكا در تهران گزارشي در اين باره فرستاده و مي‌نويسد : گفته مي‌شود كه مهدي‌هادوي دادستان كل دادگاه‌هاي انقلابي به  مهندس بازرگان نخست وزير نامه‌اي نوشته است و طي آن هشدار داده است كه اگر دولت اقدامات 
سريعي انجام ندهد ، خرمشهر و آبادان صحنه زدوخورد و ناآرامي‌هاي تازه‌اي خواهد بود .

بنابر گزارش منابع موثق ،‌هادوي در نامه خود به نخست وزير يادآور شده است كه دولت  موقت انقلاب اسلامي نبايد تصور كند مشكلات استان خوزستان پايان پذيرفته ، زيرا ريشه  مسائل موجود در آن استان عميق بوده و عدم توجه دولت به‌اين امر ، ممكن است موجب شود اوضاع از كنترل خارج شود . دادستان كل دادگاه‌هاي انقلابي در نامه خود به نخست وزير توصيه  كرده است هرچه زودتر هيئتي را مامور خوزستان نموده ، براي يافتن راه‌حل مشكلات و رفع  تشنجات موجود ، با اهالي محلي و مقامات رسمي دولت تبادل نظر و مذاكره كند .

اخيرا يك هيئت خوزستان به رياست شيخ عيسي خاقاني به قم و تهران رفت و با حضرت  آيت الله خميني و نخست وزير ، بازرگان ملاقات و مذاكره كرد . پيرو اين مسافرت ، شيخ عيسي  خاقاني هشدار داد كه اگر دولت ايران به تعهدات ماه قبل خود كه پيرو آن ، نظم و آرامش در خوزستان برقرار شده ، عمل نكند ، مسئول عواقب آن خواهد بود .

بنابه اظهار منابع موثقي كه خبر ارسال نامه آقاي‌هادوي دادستان كل دادگاه‌هاي انقلابي به  نخست وزير را افشا كرده‌اند ، دولت ايران در نظر دارد تقريبا يك هيئت عالي رتبه بازرسي به استان  خوزستان اعزام دارد . ( 3 ) 

681

درپي بروز زدوخورد در اطراف جلديان ، روزنامه اطلاعات به نقل از منبعي كه وي را “ مقام آگاه  در اروميه “ ناميد ، نوشت : در آبادي جلديان حزب دمكرات كردستان دفتر دايركرده و تمامي  اعضاي آن مسلح هستند . چون آنها رفت و آمد در منطقه را كنترل مي‌كردند روستاييان نگران  شده و از پادگان جلديان كمك خواستند ، وقتي كه افراد پادگان عازم جلديان شدند ، افراد حزب به  سوي آنها تيراندازي كردند و در نتيجه يك جوان مرد به ضرب گلوله مجروح شد .

استاندار آذربايجان غربي درباره‌اين مسئله گفت : « از چند روز پيش عده‌اي از اعضاي حزب  دمكرات كردستان طبق نقشه قبلي در اطراف قريه جلديان مستقر شده و آن جا را محاصره كردند ،  در پي اين جريان يك واحد ارتشي براي بررسي اوضاع به منطقه اعزام مي‌شوند ، ولي اين عده به  نيروي ارتش حمله مي‌كنند كه در اثر تيراندازي ، يكي از مجاهدين زخمي مي‌شود . » وي افزود :  هم اكنون وضع در منطقه آرام است و افراد ارتشي به پادگان‌هاي خود باز گشته‌اند .

از سوي ديگر ، حزب دمكرات كردستان با صدور اطلاعيه‌اي اعلام كرد : حمله به سوي آبادي  مذكور در ساعت 11 صبح روز دوشنبه ( 11/4/1358 ) از سوي عناصر مرتجع پادگان جلديان با سلاح‌هاي سنگين صورت گرفته كه در اين حمله عده‌اي كشته و زخمي‌گرديده‌اند و تعدادي را نيز به گروگان گرفته و به داخل پادگان جلديان برده‌اند . اين اطلاعيه مي‌افزايد : اين چهارمين بار است كه از طرف عناصر مرتجع داخل پادگان جلديان به مردم بي سلاح آبادي‌هاي اطراف حمله  شده و هر بار نيز تلگرافي يا تلفني به مقامات دولتي اطلاع داده شده و به عنوان اعتراض  ميتينگ‌ها و راهپيمايي‌هاي وسيعي برپا شده ولي با كمال تاسف مقامات مسئول كمترين 
توجهي به‌اين درگيري‌هاي نابخردانه ننموده و كماكان مهر سكوت برلب زده‌اند .

در اين باره شيخ عزالدين حسيني نيز گفت : گويا دو تن پيش مرگ از جلديان عازم صوفيان  بوده‌اند و در بين راه به سوي آنها تيراندازي شده است . پيش مرگ‌ها به تيراندازي جواب مي‌دهند و در نتيجه يكي از آنها زخمي مي‌شود و در اين لحظه افراد كمكي دولت وارد عمل شده و دهات  جلديان را زير رگبار مي‌گيرند . ( 4 ) 

682

تظاهرات موافقان و مخالفان دست‌گيري محمدرضا سعادتي در تهران به درگيري انجاميد . به  گزارش مطبوعات ، به منظور اعتراض به دست‌گيري محمدرضا سعادتي عضو سازمان مجاهدين  خلق ايران و درخواست آزادي وي ، به دعوت انجمن‌هاي دانشجويان مسلمان دانشگاه‌هاي تهران  ـ وابسته به سازمان مجاهدين خلق ـ عصر امروز گروهي در خيابان‌هاي تهران دست به تظاهرات  زدند . آنها شعار مي‌دادند : درود بر سعادتي مجاهد اسير ما ، مجاهد مجاهد اسير آمريكايي ، زحيله  ارتجاع ، توطئه سياسي ، آمريكا مرتجع دشمن ديرين خلق ، مجاهد مجاهد سنگر خونين خلق …

در مقابل ، گروهي با دادن شعارهايي چون : “ سعادتي اعدام بايد گردد ؛ اسلام پيروز است ،  چپ و راست نابود است ؛ حزب فقط حزب الله “ تلاش كردند صفوف راهپيمايان را به هم بزنند كه در نتيجه درگيري پيش آمد و يكي دو نفر زخمي شدند ، با اين حال تظاهركنندگان به  راهپيمايي خود ادامه داده و پس از رسيدن به محوطه وزارت دادگستري ، اجتماع كردند و قطع‌نامه‌اي در چهار ماده قرائت نمودند كه متن آن چنين است :

1 ـ مجاهد اسير محمدرضا سعادتي كه پس از 29 روز اعتصاب غذا در آستانه شهادت قرار گرفته است بدون هيچ قيد و شرطي آزاد بايد گردد .

2 ـ كساني كه اقدام به دست‌گيري غيرقانوني و شكنجه مجاهد نموده‌اند بايد محاكمه و مجازات گردند .

3 ـ ما جريان‌هاي ارتجاعي و فرصت‌طلبي را كه به ضديت با انقلابيون اصيل پرداخته و مي‌كوشند دامن مطهر اسلام راستين را به لوث ماهيت ارتجاعي شان بيالايند ، قاطعانه محكوم  مي‌كنيم و در راه افشاي ماهيت اينان از هيچ فداكاري فروگذار نخواهيم كرد .

4 ـ ما اعلام مي‌كنيم كه به پيروي از برادران مجاهدمان همواره براي نابودي امپرياليسم -اين  بزرگ‌ترين طاغوت زمان - پذيراي هر نوع شكنجه و تهمت و اعدام بوده و هرگز از پانخواهيم  نشست .

از سوي ديگر ، در اجتماع گروه‌هاي مخالف ، در همين مكان هادي غفاري سخن‌راني كرد و گفت : ما آمريكا را بيرون نكرديم كه شوروي جاي آن بيايد ؛ ما مي‌خواهيم ايران مستقل و متكي  به خود و الله باشد . من متأسفم كه سازمان مجاهدين خلق امروز به سازمان منافقين خلق تبديل  شده است . اينها پشت سر رضايي‌ها خود را پنهان كرده‌اند . ما را از ترور نترسانيد ، ما به رهبر ،  امام خميني گوش مي‌دهيم . من رضا رضايي را از پدرم نيز بيشتر دوست دارم من اولين كسي
هستم كه از او دفاع كردم ولي آنها مجاهدين واقعي بودند و اينها پشت نام آنها و آرم سازمان پنهان شده‌اند . به ما هر چه مي‌خواهيد بگوييد ، رژيم سابق نيز ما را مرتجع مي‌خواند ؛ شما كه بسيار بچه‌ايد . اگر سعادتي را بخواهيد از ترس راهپيمايي با تحصن آزاد كنند ، ما خود او را در دادگاه انقلابيون محاكمه خواهيم كرد و اگر محكوم شد ، به اعدام محكوم مي‌كنيم ؛ ولي اگر در دادگاه اسلامي بي‌گناه شناخته شد ، از او و همسرش معذرت مي‌خواهيم ؛ ما شهامت عذر‌خواهي را داريم .

در اين حال ، درباره‌اين تظاهرات مهدي‌هادوي دادستان كل انقلاب اسلامي اطلاعيه‌اي به اين شرح انتشار داد :

بسمه تعالي . مدتي است كه برخي از گروه‌ها به منظور تحت تاثير قرار دادن دادسراها و دادگاه‌هاي انقلاب ، دست به تحصن و تظاهراتي زده‌اند كه در نتيجه آن ، واكنش‌هايي بروز كرد و منجر به خشونت شد . من به تمام ملت مسلمان ايران هشدار مي‌دهم كه نتيجه‌اين اعمال چيزي  جز برادركشي مانند آنچه كه در‌تركيه مي‌گذرد ، نخواهد بود و گروه‌هايي كه به‌اين اعمال دست  مي‌زنند در پيشگاه خداوند و ملت ايران مسئول شناخته مي‌شوند . اينك چون اعتقاد به اصالت  انقلاب مردم و حفظ دست آوردهاي آن ، ايجاب مي‌كند كه‌اين گونه روش‌ها مطرود گردد تا راه  براي ضدانقلاب و عوامل منفور رژيم گذشته كه در كمين چنين فرصت‌هايي هستند ، گشوده  نشود ، از تمامي‌برادران و خواهران مومن به انقلاب تقاضا دارم كه در اين مورد و موارد مشابه با ديدي دور از فرقه گرايي به عواقب اين گونه اعمال بينديشند و مسئوليت ايجاد حوادث را - كه  دشمنان از آن بهره برداري خواهند كرد و باعث پشيماني خواهد شد - به عهده نگيرند . ( 5 ) 

دولت موقت نيز طي اطلاعيه‌اي در مورد بازداشت سعادتي اعلام كرد : به‌اين وسيله براي  اطلاع عموم و يادآوري آنچه قبلا نيز معلوم بوده است ، متذكر مي‌شود كه دولت دخالتي در دست‌گيري و بازجويي و بازداشت آقاي سيد محمدرضا سعادتي نداشته است . ( 6 ) 

683

كميته مركزي انقلاب اسلامي‌با انتشار اطلاعيه‌اي اعلام كرد “ تقي شهرام “ از عاملان انحراف  ايدئولوژيكي در سازمان مجاهدين خلق ، دست‌گير شده است . متن كامل اطلاعيه چنين است :

تقي شهرام عضو سابق سازمان مجاهدين خلق كه به سال 51 پس از فرار از زندان ساري به  همكاري سروان احمديان در كادر رهبري مجاهدين خلق قرار مي‌گيرد و در تصميم گيري به قتل  ناجوان مردانه شهيد مجيد شريف واقفي و‌ترور شهيد صمديه لباف و شهادت هفت تن از برادران  راستين و مسلمان شركت داشته است و يكي از عاملين انحراف ايدئولوژيكي مجاهدين خلق  مي‌باشد ، ديشب در خيابان اميرآباد جنوبي توسط فردي كه قبلا با او همكاري داشته شناسايي  شده و با همكاري افراد كميته مستقر در كلانتري 8 دست‌گير شد و به كميته مركزي منتقل و بلافاصله به زندان قصر تحويل گرديد . ( 7 ) ( ضميمه دارد )


684

ژنرال گست ، رئيس هيئت مستشاري نظامي آمريكا در ايران ، گزارشي به وزارت امورخارجه آن  كشور با طبقه‌بندي “ خيلي محرمانه ، غيرقابل رويت براي بيگانگان “ و تحت عنوان “ قانون اساسي  ايران “ ارسال كرد . در اين گزارش ، گست درباره وضعيت نيروهاي مسلح در پيش نويس منتشر شده قانون اساسي از لحاظ ربط آن با منافع آمريكا ، اين چنين به تجزيه و تحليل پرداخته است :

روزنامه تهران تايمز ، اخيرا در چند گزارش خود ، “‌ترجمه پيش نويس قانون اساسي ايران “ را منتشر ساخته است . اين گزارش‌ها علاوه بر اين ، حكايت از آن دارند كه وزير كشور يدالله سحابي  نيز اين ترجمه‌ها را به عنوان “ عمدتاً صحيح ” تأييد كرده است . اين پيش‌نويس حاوي 151 ماده دربرگيرنده تمام جوانب حكومتي جمهوري جديد اسلامي است كه البته بايد منتظر تصويب باشد . اين گزارش حاوي بخش‌هايي از مواد قانون اساسي است كه به صورت مستقيم و غير مستقيم مي‌تواند بر نيروهاي مسلح ايران و سياست‌هاي دفاعي آن تأثير بگذارد . [ در ادامه گزارش مواد ، 6 ، 76 ، 82 ، 93 ، 94 ، 95 ، 103 ، 121 ، 122 ، 123 ، 124 ، 138 ، 142 پيش‌نويس قانون اساسي ذكر گرديده است . مركز ]

اظهارنظر : در صورت تصويب قانون اساسي فوق ، رئيس جمهور به عنوان فرمانده كل قواي مسلح عمل خواهد كرد ( ماده 93 ) . ظاهرا رئيس ستاد همرديف يا همتاي سرپرست روساي ستاد مشترك ما خواهد بود . اگر قرار باشد كه رئيس جمهور مذهب اسلامي ايران ( يعني دين رسمي  تشيع جعفري ) باشد ، مثلا اگر خميني رئيس جمهور شود ، در برابر ارتش از قدرت قابل ملاحظه‌اي برخوردار خواهد بود . اين وضعيت كاملا جمع گرا [ تقريبا توتاليتري ] ( 8 ) á حتما به  وجود خواهد آمد ، چون رهبر ( آيت الله رئيس يا سرپرست ) پنج رهبر مذهبي حافظ قانون اساسي ( ماده 142 ) نيز به احتمال قوي خميني خواهد بود . در صورتي كه يك فرد عادي به  عنوان رئيس جمهور برگزيده شود ، رهبريت مذهبي به صورت عاملي بسيار مهم در تصميم‌گيري‌ها عمل خواهد نمود .

از نظر استراتژيك ، ممنوعيت ايجاد پايگاه‌هاي خارجي در خاك ايران حتي براي  استفاده‌هاي صلح آميز ( ماده 124 ) ، در صورت تصويب ( و گمان مي‌كنيم كه تا زمان تكيه زدن  خميني بر قدرت اجرا خواهد شد ) ، مانع از برقراري مجدد عمليات نظامي دوران قبل از انقلاب  ايران توسط آمريكا به استثناي عمل كردهاي مربوط به هيئت مستشاري نظامي‌خواهد شد .  اجراي موادي كه در اين پيام نيامده است تاثيري بر وضع نيروهاي مسلح نخواهد داشت . در اين جا تكرار مي‌كنيم كه‌اين قانون اساسي در مرحله پيش نويس قرار دارد و اين نكته‌اي است كه  سحابي نيز در گفت وگوهاي خود با مقامات سفارت در تهران آن را متذكر شده بود . جناح‌هاي مختلف مردم نيز تابه حال درچند مورد نسبت به آن اعتراضاتي نشان داده‌اند . ( 9 )

 

á متن داخل كروشه به علت اشتباه ترجمه در متن فارسي ، مجدداً در مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ترجمه  شده است .

 

685

به گزارش خبرگزاري فرانسه از قاهره ، هنري كيسينجر وزير امورخارجه اسبق آمريكا ضمن  پشتيباني از برقراري روابط ميان ايران و آمريكا گفت : ما بايد بين شاه سابق كه يك دوست ثابت  آمريكا بوده و ايران كه يك كشور بسيار مهمي است ، فرق بگذاريم . ( 10 ) 

686

امروز ( 3 ژوئيه 1979 ) سفارت امريكا در تهران دو گزارش جداگانه به‌امضاي لينگن درباره  ملاقات كاردار با دكتر ابراهيم يزدي ( وزير امورخارجه ) براي وزارت امورخارجه‌امريكا ارسال  كرد . در گزارش اول كه با قيد سري و موضوع “ تنخواه گردان ايران و ساير مسائل نظامي “ ارسال  شده ، چنين آمده است :

كاردار كوشش‌هايي را كه تا كنون به عمل آورده‌ايم تا در زمينه قراردادهاي نظامي كمك  كنيم ، مورد بحث قرار داد و اظهار داشت كه سرهنگ پتي از M . O . U اخير به‌ايران سفر كرده و ژنرال گست به كوشش‌هاي خود ادامه مي‌دهد و غيره وغيره . او همچنين پيشنهاد كرد كه براي  دولت موقت ايران سودمند خواهد بود كه يك گروهي بدون سر و صدا به واشنگتن بفرستد تا اين موضوع‌ها را دنبال كند يا اين كه اگر اين امر ممكن نباشد ، ما شايد بتوانيم يك گروه بدون سر و صدا به‌ايران بفرستيم . او آنگاه يك سند تهيه شده از سوي كارمندان ژنرال گست را كه شامل  سابقه تنخواه گردان ايران بود ، به يزدي تسليم كرد .

يزدي بلافاصله سوال كرد كه‌ايا اين سند شامل محاسبات كامل است يا خير و كاردار پاسخ  داد كه چنين نيست ولي ما آگاهيم كه در ارقامي كه سرهنگ كامكار اعلام كرده است نارسايي‌ها و كسري‌هايي وجود دارد و ما مي‌كوشيم تا اين نارسايي‌ها را حل كنيم ولي همه اطلاعات لازم در ايران وجود ندارد . در اين ارتباط او بار ديگر عنوان كرد كه دولت موقت ايران گروهي را به  واشنگتن بفرستد . يزدي پرسيد كه تنخواه گردان ، كي تمام خواهد شد . كاردار گفت كه به طوري كه ما برآورد كرده‌ايم پول‌ها تا پايان ماه ژوئيه تمام خواهد شد ، البته در صورتي كه لايحه مربوط به  مازاد تصويب نشود ؛ و ا گر اين لايحه تصويب شود ، پول براي محموله فقط دو كشتي كافي  خواهد بود و آن گاه‌اين پول‌ها تا پايان ماه سپتامبر كفايت خواهد كرد . او گفت كه در چنين  صورتي وزارت دفاع احتمالا تقاضا خواهد كرد كه پول‌هاي مربوط به محموله دو كشتي در تقاضاي بودجه منظم سال 1980 گنجانيده شود .

كاردار به يزدي گفت كه ژنرال گست درباره تعداد گروه مستشاران نظامي‌پس از انقضاي  مدت مربوطه در تاريخ اول اكتبر ، نامه‌اي به سرهنگ كامكار نوشته است . او خاطرنشان ساخت  كه توصيه او براي 6 سمت خواهد بود كه از سوي ايالات متحده تامين مالي شود و 4 سمت  اضافي ديگر كه تامين مالي آنها را ايران به عهده بگيرد . يزدي گفت كه ارسال چنين نامه‌اي ايرادي  ندارد .

در دو مرحله در جريان بحث كاردار ، مسئله دست يابي به منطقه خليج ( نام يك مركز كالا و سازمان و انبار تداركات امريكا در تهران ) و تعيين تكليف موجودي كالاهاي سررشته داري و بازگشت دادن تجهيزات ارتباطاتي حكومت ايالات متحده ـ كه از ماه فوريه در دست ايرانيان  بوده ـ را درميان گذاشت . او كوشش‌هايي را كه يزدي تا كنون به عمل آورده مورد تقدير قرار داد ولي در عين حال تمايل ما را به رفع اين مسئله به نحوي منظم و مرتب بدون اينكه حتي جزئي  سوءتفاهم باقي بماند ، ابراز داشت . او گفت كه ما دشواريهاي ناشي از صلاحيت‌هاي ضد و نقيض را درك مي‌كنيم ولي ما اميدواريم كه گروه‌هاي تصميم گيرنده در اين مسئله با يكديگر به  توافق برسند . يزدي گفت او از مشكلاتي كه آدمهاي ما در هفته گذشته براي دست يابي به منطقه  خليج با آنها مواجه شده‌اند ، آگاه است و افزود كه او با يك نفر كه هويت او را ذكر نكرد شب  گذشته در اين باره صحبت كرده است . او در عين حال از لحاظهاي ديگر هيچ‌گونه تعهدي را نپذيرفت ولي به نظر مي‌رسيد كه مطلوب بودن متقابل تعيين تكليف اين مسائل را در اسرع  وقت ممكن ، پذيرفته است .

اظهارنظر : اين جلسه نشان دهنده‌اندك پيشرفتي بود مبني بر اين كه يزدي ظاهراً پيچيدگي‌هاي روابط نظامي آمريكا و ايران را بهتر از فرصت‌هاي قبلي درك مي‌كند . او هنوز هم  درباره “ آغاز جديد “ فكر مي‌كند ولي به نظر مي‌آيد كه بهتر درك كرده است كه دولت موقت ايران  براي كسب امتياز در اين راه نمي‌تواند تنها به‌ايالات متحده نظر داشته باشد . كاردار با زحمت  زياد لزوم همكاري و نرمش را از هر دو جانب تاكيد كرد ، در حالي كه يزدي در اين مورد ايرادي  نداشت . در اين ارتباط ما تصور مي‌كنيم كه يزدي درك بهتري از اهميت نقش كنگره‌امريكا در فرايند عادي شدن مناسبات دو كشور به ويژه با ارتباط با جنبه‌هاي مساعدت نظامي مناسبات ،  به دست آورده است . ( 11 ) 

در گزارش دوم كه در مورخه 3 ژوئيه 1979 به‌امضاي لينگن ، با قيد محرمانه و موضوع  “ مناسبات آمريكا و ايران “ ارسال شد ، جنبه‌هاي ديگري از مذاكرات كاردار با دكتر ابراهيم يزدي  در مورد آينده مناسبات دو كشور منعكس شده است . بخشهايي از اين گزارش به‌اين شرح است :

من اظهارات خود را با تقدير حكومت متبوع خود از كمك يزدي و همكاران او در وزارت  امورخارجه آغاز كردم . من به او گفتم كه ما به ويژه از مداخله شخصي او در لحظات خطر و فشار و گماشتن پرسنل براي حفاظت از هيئت نمايندگي سياسي ما در ايران ، قدرداني مي‌كنيم . من  گفتم كه من به عنوان يك دوست ، خواه از نظر شخصي ، خواه به عنوان كارمند حكومت آمريكا به ‌ايران آمده‌ام . من به او گفتم كه من دستور دارم كه بگويم كه حكومت متبوع من حاضر است در كوشش‌هاي مشترك با دولت موقت ايران براي بناي مناسبات متقابلا سودمند و مناسباتي كه  اوضاع تغيير يافته را در ايران كاملا با احساسات مساعد در نظر مي‌گيرد ، همكاري كند . من گفتم  كه استقلال و تماميت ارضي ايران همچنان مورد علاقه ماست و ما مي‌خواهيم يك ايران  نيرومند و پرقدرت وجود داشته باشد و آماده‌ايم براي نيل به‌اين هدف همكاري كنيم و همچنين 
همكاري با يكديگر در تعيين تكليف مشكلات قديمي ما از قبيل كالاهاي نظامي و حصول  تفاهم در زمينه‌هاي همكاري در آينده جزء اين تمايلات است .

من گفتم كه ما نسبت به‌ايران در كوشش‌هاي آن براي تنظيم يك قانون اساسي جديد و بنا كردن نهادهاي جديد دولتي حسن نيت داريم ، هرچند ما هيچ‌گونه قصد و تمايلي در اين كه خود را به هر نحوي كه باشد در اين فرايند درگير كنيم ، نداريم . من تاكيد كردم كه بازسازي مناسبات ما بايد يك فرايند متقابل و مشترك باشد و اينكه هر دو طرف بايد خويشتن داري و تفاهم از خود نشان دهند . من به او گفتم كه در اين ارتباط به من دستور داده شده است قدرداني ما را از اظهارات  اخير سخن‌گويان دولت از جمله‌اميرانتظام ( معاون نخست وزير ) درباره مناسبات آمريكا و ايران  ابراز دارم . من به ويژه اظهارنظرهاي يزدي را درباره مسائل مربوطه نظامي در تاريخ 27 ژوئن ( 6 تيرماه 58 ) ذكر كردم . من در پايان گفتم كه حكومت متبوع من خواهان مناسبات حسنه با ايران  است و اين كه از نقطه نظر ما انتصاب من به‌ايران هرچند جنبه موقتي دارد ، گامي در بازسازي اين  فرايند به شمار مي‌آيد .

يزدي به خاطر اظهاراتم از من تشكر كرد و گفت همان‌طوري كه من مي‌دانم ، حكومت متبوع  او نيز اغلب اعلام داشته است كه خواهان مناسبات سودآور متقابل به نفع هر دو كشور مي‌باشد .  او گفت براي نيل به‌اين هدف ، مشكلاتي وجود دارد ، مشكلاتي كه با “ ناس “ كاردار سابق مورد بحث قرارگرفته است . او گفت كه شناسايي تاريخ مناسبات ما با رژيم سابق ايران از سوي ناس  به عنوان مانع اصلي عادي شدن مناسبات ، يك نشانه تشويق كننده بوده است . او گفت در واقعيت ، ايران نوين ما را قادر خواهد ساخت تا مناسبات معني داري را با ايران پرورش دهيم . او اضافه كرد كه “ تنها چيزي كه ما از آمريكايي‌ها مي‌خواهيم اين است كه واقعيت جديد را در اين جا بشناسند و بپذيرند . “ در پاسخ من مبني بر اينكه “ اين واقعيت شناخته و پذيرفته شده است . “  يزدي گفت كه بين شناسايي واقعيت و پذيرفتن آن ، وجه‌امتياز بسيار است . او گفت حكومت  متبوع او و مردم ايران هنوز درباره پذيرفته شدن انقلاب آنها از سوي آمريكايي‌ها اطمينان ندارند .  او ادامه داد ما نيازمند اقدام شما هستيم و اين اقدام است كه نشان خواهد داد كه شما آنچه را كه  در اينجا روي داده است پذيرفته‌ايد . »

در نزديكي‌هاي پايان ملاقات ، ما بار ديگر مسئله كلي مناسبات آمريكا و ايران را در ميان  گذارديم و من متن اظهارات سخن‌گوي امورخارجه‌امريكا در تاريخ 25 ژوئن ( 4 تير 58 ) درباره  وضع مبادلات بين ما و دولت موقت ايران در مورد انتصاب يك سفير براي ايران را به او تسليم  كرديم . يزدي‌اندكي برآشفت ، آنچه كه او در اين باره گفته بود مبتني بر آن بود كه ظرف 24 ساعت  پس از آنكه ما به كاردار شما گفتيم كه كاتلر را به عنوان سفير نمي‌پذيريم ، به ما گفته شده بود .

من در پاسخ گفتم كه آنچه كه سخن‌گوي امورخارجه‌امريكا گفته است ، در حال حاضر منعكس كننده موضع اصلي ماست ولي ما نمي‌خواهيم كه‌اين موضوع در مناسبات دوجانبه اثر داشته باشد زيرا نظر ما اين است كه بحث علني به نفع هيچ كدام ما نيست و هر‌اندازه كه از سوي 
طرفين كمتر گفته شود ، بهتر است . يزدي به سرعت سوال كرد كه‌ايا ما قصد داريم شخص  جديدي را منصوب كنيم يا خير . من به او گفتم به سابقه مراجعه كند ، ولي در ضمن من افزودم كه  ما درباره‌اين مسئله كار مي‌كنيم و پيشنهاد كردم كه فعلا بهترين راه‌اين است كه خونسرد باشند .  يزدي بار ديگر پاسخ داد كه دولت موقت ايران مي‌كوشد خونسرد باشد و افزود كه به دولت  موقت ايران اطمينان‌هايي داده شده است كه ما هرچه زودتر شخص ديگري را منصوب خواهيم  كرد كه به جاي كاتلر سفير آمريكا در ايران شود و اين كه دولت موقت مي‌خواهد كه ما چنين رفتار كنيم .

در حالي كه به‌اين ملاقات پايان مي‌داديم يزدي گفت كه او ميل دارد در جلسه بعدي درباره  اوضاع و احوال پيامدهاي اظهارات ژنرال راجرز درباره “ نيروهاي ويژه “ در منطقه خليج فارس ،  صحبت كند . من پاسخ دادم كه هر لحظه مي‌توانم وقت خود را در اختيار او بگذارم ولي اين كه  به طور خلاصه اظهارات ژنرال راجرز منعكس كننده نگراني‌هاي جهاني ما و برداشت از لزوم دفاع  از منافع جهاني ما است . من تاكيد كردم ژنرال راجرز تنها به برنامه‌ريزي‌هاي احتمالي و پيش‌بيني شده‌اشاره كرده است و آن گاه او را به گزارش‌هاي مطبوعاتي اخير در ايران توجه دادم  مبني بر اين كه‌ايالات متحده به نحوي از انحا مي‌كوشد خوزستان را از بقيه‌ايران جدا سازد و آن گاه گفتم كه چنين اتهاماتي با هرگونه منطقي تضاد دارد . من گفتم منابع عمده ما در اين قسمت  از جهان با نياز جريان بدون وقفه نفت از اين منطقه وابسته است و ما ثبات و عدم تشنج را در ميان كشورهاي اين منطقه بهترين ضامن اين منافع سياسي مي‌دانيم و اينكه هيئت نمايندگي ما در عراق همين موضوع را درباره مناسبات ايران و عراق مطرح كرده است . يزدي پاسخ داد گزارش‌هاي مطبوعات درباره مداخلات ايالات متحده در خوزستان بايد در چهارچوب  اظهارات ژنرال راجرز مورد توجه قرار گيرد . من بار ديگر تاكيد كردم ژنرال راجرز به  برنامه‌ريزي‌هاي مربوط به وقايع احتمالي اشاره كرده است و اين كه ما به هيچ وجه در پي آن  نيستيم كه اوضاع اين جا را به بي ثباتي بكشانيم .

يزدي گفت : « آري ولي نيروهاي ويژه چگونه مي‌توانند در اين ارتباط كمك كنند ؟ »

اين سوال كه ما به دفعات آن را مي‌شنويم و همراه با ناباوري‌هايي است كه با چنين  برنامه‌ريزي‌هايي به هر صورت مچ ما باز خواهد شد . ( 12 ) 

ضميمه خبر 683

تقي شهرام ، عضو مركزيت كنوني ( در زمان دستگيري ) “ سازمان پيكار در راه آزادي طبقه كارگر “ ، در سال  1347 به عضويت سازمان مجاهدين خلق ايران درآمد . در سال 1350 به همراه عده زيادي از اعضاي  رهبري دست‌گير و به ده سال زندان محكوم گرديد و براي طي اين مدت به زندان ساري منتقل شد . در زندان ساري به همراه “ عزتي “ يكي ديگر از اعضاي سازمان و جلب نظر سروان احمديان ( معاون زندان  ساري ) در ارديبهشت 1352 از زندان فرار كرد . 13 وي پس از فرار از زندان به سازمان پيوست و با استفاده از
غيبت بنيان گذاران و رهبران سازمان ، به عضويت كادر مركزي درآمد و به كمك “ بهرام آرام “ و “ وحيد افروخته “ و “ محسن خاموشي “ و ديگران طرح تغيير مواضع ايدئولوژيكي سازمان مجاهدين خلق ايران و تصفيه اعضاي آن را به اجرا درآورد . 14 آنها در مهر 1354 با انتشار بيانيه‌اي تحت عنوان “ تغيير مواضع  ايدئولوژيك سازمان مجاهدين خلق ايران “ ماركسيست شدن اين سازمان را اعلام كردند و تصفيه 50% از عناصر مذهبي سازمان از جمله شهيد مجيد شريف واقفي و مرتضي صمديه لباف را به عنوان خائنان شماره  1 و 2 ، آغاز كردند . 15 به‌اين‌ترتيب ، اين گروه با همين مشي و ايدئولوژي تا سال 1357 رهبري سازمان  مجاهدين خلق را در دست داشتند . در اين سال پس از آزادي زندانيان سابق سازمان مجاهدين ، نام خود را به “ سازمان پيكار براي آزادي طبقه كارگر “ تغيير دادند . 16 البته قبل از اين مدتي را نيز با عنوان شاخه  ماركسيستي ـ لنينيستي سازمان مجاهدين خلق ايران سپري كردند . رهبري جديد سازمان مجاهدين خلق  ( رجوي ، خياباني و … ) هيچ گاه حاضر به موضع گيري عقيدتي با ملاك‌هاي مذهبي عليه سازمان پيكار و حتي شخص شهرام نشدند و تنها به مشي و شيوه برخورد آنان تحت عنوان “ اپورتونيسم چپ نما “ انتقاد كردند .

 

منابع و ماخذ روزشمار 12/4/1358

 

1 - خبرگزاري پارس ، “ گزارش‌هاي ويژه “ ، نشريه  شماره 102 ، 13/4/1358 ، ص 2 ، خبرگزاري رويتر .

2 - سند شماره 113639 مركز مطالعات و تحقيقات  جنگ : نامه شماره 12/4/279058 ستاد مركزي  سپاه پاسداران به فرمانده لشكر92 زرهي اهواز .

3 - روزنامه كيهان ، 12/4/1358 ، ص 8 .

4 - روزنامه اطلاعات ، 13/4/1358 ، ص ص 3 و 12 .

5 - روزنامه كيهان ، 13/4/1358 ، ص ص 1 و 8 .

6 - ماخذ شماره 4 ، ص 12 .

7 - ماخذ شماره 3 ، ص 2 .

8 - دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي  آمريكا ، جلد63 ، ( تهران : نشر لانه ، بي تا ) ص 112 ،  اسناد لاتين .

9 - ماخذ شماره 8 ، ص ص 128 تا 131 .

10 - روزنامه اطلاعات ، 12/4/1358 ، ص 12 .

11 - دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي  امريكا ، جلد 34 ( تهران : نشر لانه جاسوسي ، بي تا )  ص ص 144 تا 148 .

12 ـ پيشين ، ص ص 149 تا 153 .

13 - نشريه پيكار ، ارگان سازمان پيكار در راه آزادي  طبقه كارگر ، شماره 11 ، 18/4/1358 ، ص 4 .

14 - روزنامه انقلاب اسلامي ، سال اول ، شماره 12 ،  12/4/1358 ، ص ص 1 تا 12 .

15 - روزنامه اطلاعات ، 15/2/1358 ، ص 4 .

16 - ماخذ شماره 12 .



لینک کوتاه :
کد خبر : 3453

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245